بن بست ها و شاهراه: خاطرات شفاهی
برگرفته از متن کتاب:
بعد از سربازی به تهران برگشتم. تا آن موقع خانه پدری بودیم و آنجا هم به شیوه خانه های قدیمی دو اتاق پایین، دو اتاق بالا و یک اتاق هم روی این دو که برای من بود. یک فرشی بود و کتابخانه، فقط همین. و یکباره به دلایلی صحبت ازدواج شد. من رفته بودم عروسی کوروش کاکوان همدوره خودم که بعد وکیل معروفی شد در "واجارگا" در شمال. او هم بچه ارباب بود و پولدار، در ضمن مدرن هم بود. سه روز در جنگل عروسی گرفته بود و مراسم بزرگی هم بود. مثلا دختران فامیلشان لباسهای قاسم آبادی پوشیده بودند و رقصهای محلی انجام می دادند. از آنجا از مهرداد صمدی پیغام آوردند که برای تو صحبت کرده ام در رادیو کار پیدا کردم...
تعداد مشاهده: 10 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: .pdf
تعداد صفحات: 491
حجم فایل:0 کیلوبایت